سلام
من كاظمي هستم توي كامنتهايي كه توي سايت شعر نو زير اشعارم بود ديدم كه شما چند باري امديد و اظهار لطف كرديد، به سايت شما سر زدم تا هم تشكر كنم و هم جواب محبتتان را هرچند كوچك بدهم
در پناه حق...
بعد از اين بگذار قلب بيقراري بشكندگل نميرويد، چه غم گر شاخساري بشكندبايد اين آيينه را برق نگاهي ميشكستپيش از آن ساعت كه از بار غباري بشكندگر بخواهم گل برويد بعد از اين از سينهامصبر بايد كرد تا سنگ مزاري بشكندشانههايم تاب زلفت را ندارد، پس مخواهتختهسنگي زير پاي آبشاري بشكندكاروان غنچههاي سرخ، روزي ميرسدقيمت لبهاي سرخت روزگاري بشكند
"فاضل نظري"