صفائي بود ديشب با خيالت خلوت من را
ولي من باز پنهاني تو را هم آرزو کردم
خدايا ? دوست بدار آنهائي که دوستمان دارند و ما نميدانيم
و سلامت بدار آنهائي را که دوستشان داريم و نميدانند . . .
ميخوام اسم تو رو با صابون تو ابرا بنويسم
تا وقتي بارون ميباره همه کف کنن !!!
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند ،
تماشاي تو زيباست اگر بگذارند
به من عاشق مسکين به حقارت منگر ،
دل ما وسعت درياست اگر بگذارند . . .
پشت پلکم عکستو نقاشي کردم گلکم ،
تو رو ميبينم تا وقتي چشم ميبندم گلکم
اي پيام اين تبسم که رو لبهاي منه ،
خيلي وقته که به گريه هام ميخندم گلکم
گاه براي ساختن بايد ويران کرد ،
گاه براي داشتن بايد گذشت
و گاه در اوج تمنا بايد نخواست . . .
قسم به هرچي بارون شديده / به هر بي پناه و نا اميده
تو که قلبت مثل برفا سفيده / نرنج از من آخه از تو بعيده